تــا کــه بودیــم نبـودیــم کسی
کشت ما را غم بی هم نفسی
تا که رفتیـــم همه یــــار شـدند
ما کــه خفتیم همه بیـدار شدند
قدر آینـــه بدانیــــد چــو هست
نه در آن وقت که افتاد شکست